سبحان جونمسبحان جونم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
بهار نازمبهار نازم، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره

سبحان جون و بهار نازم

اغازی دوباره

سلام عزیزای دلم.میدونم خیلی وقته نیومدم و براتون ننوشتم.اما امروز تصمیم گرفتم بیام و برای شما دو تا خوشگل شیطونم دوباره بنویسم.امیدوارم فزصتشو داشته باشم و شماها بهم وقتشو بدین. ...
1 شهريور 1394

معذرت خواهی

سلام عزیزای دل مامان. میدونم که خیلی وقته نیومدم و واستون ننوشتم اما باور کنین خیلی وقتم پره.شما دو تا وروجک حسابی وقت منو پر کردین.اما به زودی میام و عکسای جدید میذارم و اتفاقای تازه رو می نویسم. یادتون نره عاشقتونم.
29 شهريور 1393

تقدیم به گل قشنگم:بهار

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی                 و بهترین غزل توی دفترم باشی   خدا کند که ببینم عروس گل هایی                     خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی   تو آمدی که اگر روزگار من بد بود                         تو دست کوچک باران باورم باشی   بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد     &nb...
19 خرداد 1393

خانومی من

سلام بهار خوشگل مامان. عزیز دل من همیشه آرزو داشتم که یه دختر ناز مثل شما داشته باشم که خدا این خواستمو اجابت کرد و حالا من تو رو دارم که خیلی گل و عزیزی.دوستت دارم گل خوشبویم.     چند تا از عکسای ناز دخملم:                 ...
19 خرداد 1393

شب زیبا

سلام عزیزای مامانی. الان که دوتاتون خوابین تونستم بیام و بنویسم. دیشب بابایی که از سر کار اومد خیلی خسته بود اما من گفتم سبحانو ببریم ارایشگاه.اونم سبحان جونمو برد حمام با اعمال شاقه.آخه سبحان جونم شما خیلی با اب بدی مامانی و همش گریه میکردی. بعدشم بردیمت ارایشکاه که من به خاطر اجی پیاده نشدم اما از تو ماشین دیدم که خیلی جیغ میزدی اما مثل ماه شدی مامانی. اینم عکست:     بعدشم من یهو یه فکری به سرم زد دم یه کلینیک به بابا گفتم نگه داره و و با بهار رفتم تو.وقتی اومدم بیرون بابایی گفت چرا بهار جیغ میزد؟ منم گوشاشو نشونش دادم.آره بهار قشنگم تو دیگه یه دختر ناز شدی با دو تا گوشواره کوشولو.مبارکت باشه فرشته ناز م...
19 خرداد 1393

سفر مشهد

سلام خوشگلای من.امسال ماچهار نفر در تاریخ 25 فروردین 93 رفتیم مشهدوخیلی سخت بود اما خیلی هم خوش گذشت. اینم عکسای این سفر به یادموندنی                       ...
18 خرداد 1393